‌چکیده محتوای فایل

نقل شده است كه روزى ((سید هاشم )) امام جماعت مسجد ((سردوزك )) بعد از نماز به منبر رفت . در ضمن توصیه به لزوم حضور قلب در نماز، فرمود:
روزى پدرم مى خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم . ناگاه مردى با هیاءت روستایى وارد شد، از صفوف جماعت عبور كرد تا به صف اول و پشت سر پدرم قرار گرفت . مؤ منین از اینكه یك نفر روستایى رفت و در صف اوّل ایستاد، ناراحت شدند، اما او اعتنایى نكرد. در ركعت دوم در حال قنوت ، قصد فرادا كرد و نمازش را به تنهایى به اتمام رساند و همانجا نشست و مشغول خوردن نان شد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به رفتار ناپسند او حمله و اعتراض كردند ولى او به كسى پاسخ نمى داد...

‌فهرست

نماز خواندن
یك داستان شگفت درباره ی نماز
صدقه دادن
داستان طنز
دعا کردن
ورزش کردن

این فایل را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بزارید



: برچسب‌ها

منتشر شده در تاریخ: 1399/09/06
بازدید شده توسط 2345 نفر
تعداد دانلود این فایل : 74 مرتبه
در صورت بروز خطا هنگام دانلود به بخش (پنل کاربری - خریدهای من) مراجعه فرمایید.

دیدگاه کاربران

system          

مدیریت

  • لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید